ورزش، سایت تخصصی رشته های ورزشی  
بازگشت   ورزش، سایت تخصصی رشته های ورزشی > ورزش‌های قدرتی > ورزش باستانی (زورخانه‌ای)

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
قدیمی 20-12-2010, 11:10 AM   #1
نادیا
(کاربر باتجربه)
 
نادیا آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Nov 2010
نوشته ها: 123
Icon27 اصطلاحات زورخانه ای



اصطلاحات زورخانه ای1

واژگان و تركیب هایی كه در ذیل آمده ، خاص گود مقدس زورخانه است. این واژگان و تركیب ها اگر چه مختص ورزشكاران است ولی بعضی از آنها در خارج از زورخانه نیز در محاورات روزانه عمومی مورد استفاده قرار می گیرد.

پیش كسوت: كسوت در لغت به معنی لباس است و در اصطلاح اهل تصوف به لباس فقر گفته می شود و چون غالب آداب و مراسم و اصطلاحات زورخانه از فتوت و فتوت از تصوف سرچشمه گرفته است این عنوان در زورخانه ها رایج شده است؛

ولی در خارج از زورخانه نیز به كسانی كه در امری سابقه و تقدم دارند نیز اطلاق می شود و معمولاً این عنوان در زورخانه خاص ورزشكاران سابقه دار و كسانی است كه زودتر به كسوت جوانمردی و پهلوانی یعنی تنكه و نطع و سایر پوشیدنی ها در آمده اند.

پیش قدم: این عنوان مرادف پیش كسوت است و از اصطلاحات فتیان (جوانمردان) است كه اعراب آن را كبیر، شیخ، مقدم، قائد و رأس الحرب می گویند و فارسی زبانان آن را به پیشقدم تعبیر كرده اند.

پیش خیز: این اصطلاح كه فعلاً تا حدی متروك است و به ندرت گفته می شود؛ تركیبی است در برابر پس خیز و این دو طبقه كسانی بوده اند كه در گذشته در جلو و عقب اسب رجال و بزرگان حركت می كرده اند و پیش خیزان مأمور بازكردن راه و از طبقه شاطرها بوده اند كه ما , در گفتار (هشتم) در این باره بحث خواهیم كرد ولی در زورخانه ها عنوان پیش خیز مخصوص جوانان نورس و پر حرارت و نوچه های فوق العاده علاقمند به ورزش بوده و این دو اصطلاح در متن جواز تنكه پوشیدن پهلوان میرزابیگ در گفتار (نهم) از این كتاب خواهد آمد.

نوچه: به جوانان ورزشكار كشتی گیری اطلاق می شود كه در زورخانه مخصوصی تحت تعلیم قرار می گیرند و شاگرد پهلوان بخصوصی هستند.

نوخاسته: به جوانان و نوچه هایی اطلاق می شود كه دایره عمل ورزشی و هنر شیرین كاری خود را وسعت داده و برای ارائه هنر و حریف طلبی در كشتی به زورخانه های دیگر هم می روند.

ساخته: این واژه به كسلنی اطلاق می شود كه در اثر كوشش در ورزش اندام برازنده و با تناسب پیدا كرده بطوری كه تماشای اندام انها تحسین برانگیز است.

صاحب زنگ و صاحب ضرب: در گود مقدس پهلوانی و صاحب كوتی مورد احترام ورزشكاران است. بهنگام ورود این گروه بسته به مقامشان : مرشد به ضرب یا به زنگ و اگر پهلوان قدر به ضرب و زنگ هر دو زند و اگر پهلوان از سلاله سادات باشد یا مقام پهلوانی كشوری داشته باشد صلوات هم می فرستند.

پهلوانان صاحب تاج: مقصود از پهلوانانی است كه بعد از وصول به مقام پهلوانی از طرف پیشوایان طریقت وپیران دلیل به اجازه استفاده از تاج فقر كلاه نمدی پیشوری سه ترك به آنان داده می شود . شرح كامل این موضوع را در گفتار (نهم) خواهیم گفت.

وارد كردن: اصطلاحی است برای احترام گذاشتن به پیشقدمان و پهلوانان و صاحب كوتاه موقع ورود به زورخانه كه عبارت است از زدن ضرب و زنگ و ادای صلوات و خوشامد گفتن.

لنگ انداختن: حرمت لنگ: لنگ یا نطعی در زورخانه جایگزین پیش بند چرمین كاوه آهنگر است و حرمت ویژه دارد. بعضی اوقات كه كشتی گرفتن دو نفر حریف گره می خورد , یكی از اكابر قوم برای پایان دادن به كشتی لنگی را به وسط دو حریف پرتاب می كند و بعضی اوقات این عمل برای حفظ احترام و حیثیت یكیك از طرفین كشتی صورت می گیرد. طرفین كشتی موظفند به محض انداختن لنگ یكدیگر را رها كنند و می كنند و این عمل را حرمت لنگ می گویند و چون برخی از اوقات لنگ انداختن با مواضعه قبلی صورت می گیرد در خارج از زورخانه هم اگر كسی در كاری واماند و تسلیم شد می گویند لنگ انداخت.

مریزاد: دست مریزاد: این جمله در مقام دعا و تمناست ولی در مقام تنگنا و ناچاری علامت تسلیم و رضاست به این معنی كه اگر در بین كشتی یكی از طرفین طوری مغلوب شد و در تنگنا افتاد كه خطری برای خود تصور كرد به طرف دیگر دست مریزاد می گوید و طرف چیره شده او را رها می كند این اصطلاح خارج از زورخانه هم در تداول عام و در موارد متعدد مورد استعمال دارد.

كارهای ایزائی: فن هایی از كشتی گیری است كه حریف را عاجز و زبون می كند؛ مانند لواشه كه یكی از طرفین حریف را اغفال و انگشت در دهان او كرده به شدت به سمت بیرون می كشد یا انگشت سبابه حریف را می پیچاند این اعمال كه منافی اصول پهلوانی در گود مقدس است را كشتی گیران و اهالی ورزش صحیح نمی دانند و به ندرت اتفاق می افتد.

حرامی گرفتن: حمله ناگهانی بی موقع یكی ازطرفین كشتی است ؛ در موقعی كه حریف آماده كار نیست.

بوسیدن . وابوسیدن: وا بوسیدن ترك كردن كشتی است و این تركیب قطعاً در برابر بوسیدن گفته شده اما در شروع كشتی تا جائیكه ما دیده ایم بوسیدن مرسوم نیست. اما تصور می رود دستی كه كشتی گیران به هم می دهند و باصطلاح ت(فرو می كوبند) همین بوسیدن باشد زیرا موقعی كه نوچه با پهلوانی شروع به كشتی كرد به جای فرو كوبیدن ؛ دست او را می بوسد و یا چنانكه بین سایر مردم معمول است پس از آنكه دست كشتی گیر دست پهلوان را لمس كرد ؛ به دست خود بوسه می زند.

اما ترتیب وا بوسیدن این است كه حریفان بعد از ختم كشتی پشت دست به صورت یا پیشانی خود نهاده و سرها را آنقدر به هم نزدیك می كنند كه كف دست طرفین به یكدیگر می چسبد و بعد از هم جدا می شوند و این اصطلاح در خارج از زورخانه هم در موردی كه یكی نسبت به دیگری اظهارعجز می كند؛ رایج است , مثلاً می گوید: (ما كه وابوسیدیم).

حریف: طرفین كشتی را حریف می خوانند در خارج ازمحیط ورزشی هم گفته میشود فلانی حریف فلانی هست یا نیست یعنی با هم برابر هستند یا نیستند. ظهوری ترشیزی می گوید:

گمان مبر كه برایم قضا قدر دارد حریف كشتی من كو به عشق غیر از من

قدر . هم قدر: به فتح قاف و دال یعنی هم زور بودن دو پهلوان . سابقاً فقط كلمه قدر مورد استعمال بوده و می گفته اند: فلانی با فلانی قدر است . صائب تبریزی فرماید:

هنوز كشتی من با معاصران قدر است هنوز غاشیه من به دوش كیوان است

ظهوری ترشیزی گوید:

خوش قدر افتاده جنگ این دو زور آور به هم خم به یك اندازه شد باز و دو ابروی ترا

خاك كشتی: سابقاً معمول بود برای كشتی های خارج از زورخانه زمین را هموار كرده خاك نرمی می ریختند كه به خاك كشتی موسوم بود . چنانكه امروز تشك كشتی را پهن می كنند.

این اصطلاح هنوز در زبان مردم هست كه مثلاً یكی كه با دیگری دعوایی دارد می گوید خاك كشتی ما در فلان جا ریخته خواهد شد یعنی آنجا مبارزه خواهیم كرد.

نیك كار: به كسر كاف كلمه اول، كاری كه مخصوص یك شخص است نیك كار می گویند مثلا گفته می شود نیك كاران فلان پهلوان آرنج سرپاست یعنی در این فن تخصص دارد. به این اصطلاح امروزه شگرد می گویند.

نادیا آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 20-12-2010, 11:18 AM   #2
نادیا
(کاربر باتجربه)
 
نادیا آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Nov 2010
نوشته ها: 123
Icon133 اصطلاحات زورخانه ای



اصطلاحات زورخانه ای 2


واگیر: اصطلاحی است برای سنگ گرفتن در زورخانه . باین ترتیب كه هر ورزشكاری هر تعداد سنگ گرفت و با خسته شدن سنگ را به زمین گذاشت و نفر بعد از او این ورزش را انجام داد همان شخص اول باز بسنگ گرفتن می پردازد و مرتبه دوم را واگیر می گویند و این اصطلاح در گل كشی میرنجات هم ذكر شده كه میگوید:



كه ندانسته به جهان سنگ دگر بر سر سنگ وقت واگیر تو شاید به فسون و نیرنگ

سنگ كشتی: این اصطلاح تقریبا به منزله كیسه بوكس است كه بوكسورها با مشت زدن به آن تمرین می كنند. سابقاً پهلوانان نامی كه ناچار بوده اند در ایام معین بااشخاص مختلف الوزن زورآزمایی كنند؛ یكی از ورزشكاران كه بدنش بیشتر از وزن پهلوان بوده چند روز قبل از موعد به خانه برده و با وی كشتی می گرفته و خود را با وزن سنگین او عادت می داد. تا در موقع كشتی جدی از عهده بلند كردن حریف خود بر آید . در گذشته این قبیل كشتی گیران پر وزن را كه اكثراً هم هنری نداشته و برای همین كارها خوب بودند در مقام مزاح سنگ كشتی می نامیدند.

بد افت: این اصطلاح عنوانی بوده برای كشتی گیرانی كه به زحمت از كسی می افتادند وبه زمین می خوردند . و گویا كسانی را هم كه در كشتی خیلی مقاومت می كردند و نمی خواستند به آنها عنوان پهلوانی بدهند با این عنوان می خوانده اند.

بدل كار: عنوانی نظیر بد افت است و به كسانی می گفتند كه كارهای بدل را در كشتی خوب به كار می بردند. در تهران مرحوم سروان كریم زندی (دائی پهلوان معروف معاصر آقای عباس زندی ) معروف به بدل كار بود و از كشتی گیران نامی به شمار می رفت.

چركین كردن. چركین شدن: موقعی كه می گویند فرضا پرویز در كشتی گرفتن منوچهر را چركین كرده اراده آنها از این اصطلاح آن است كه منوچهر به زمین نخورده اما لكه دار شده چنانچه در گل كشتی میرنجات مشاهده می شود سابقا تركیب زشت شدن به جای چركین شدن مستعمل بوده و یا چون میرنجات اصفهانی است، اصطلاح مزبور منحصر به اصفهان بوده است.

كشتی در میان ماندن: مقصود نا تمام ماندن كشتی است كه چون دو نفر در كشتی حریف یكدیگر نمی شوند ؛ اتمام كشتی را به وقت دیگری موكول كنند و می گویند: كشتی آنها در میان است یا در میان مانده است.

كشتی گره شدن:همان معنی كشتی در میان ماندن را می دهد و از اصطلاحات بسیار قدیم است كه هنوز هم متداول است.

این اصطلاح در امور دیگر نیز به كار می رفته چنانكه میرالهی شاعر عصر صفوی گفته است:

بگشای متاع رخ و بفروش نگاهی

سودا چو گره گشت خریدار برد رنج

كشتی پاك شدن یا پاك كردن: از اصطلاحات قدیمی و به معنی كشتی تمام شدن یا تمام كردن یا تلافی زمین خوردن دركشتی دیگر است ؛ میرنجات در گل كشتی می گوید:

از نگاهی بكشد كشتی ما پاك شود چه بهشتی است كه آنشوخ غضبناك شود

میرزا محسن تآثیر می گوید:

گر مشعل گردون كندم كهنه سواری

با خلق جهان پاك كنم كشتی همت

قاطی شدن: به یكدیگر پیچیدن دو نفر كشتی گیر است و در برابر تركیب سوا شدن

پهلوان پنبه: در مقام شوخی و مزاح و تخطئه لقب ورزشكاران درشت هیكل و بی هنراست و این تسمیه از قرن ها قبل به مناسبت آدمك های پنبه كه حلاجها در موقع چراغانی از گلوله های پنبه ای ساخته و جلو دكان خود میگذاشتند به وجود آمده.

آوردن این حكایت برای خوانندگان خالی از تفریح نخواهد بود . میرتقی كاشی صاحب تذكره خلاصه الاشعار معاصر شاه عباس بزرگ در ذیل ترجمه خواجگی عنایت, شاعر كاشی نوشته است: در یكی از شب های چراغانی خواجه نعمت كرباس فروش كه مردی ضخیم الجثه و در بشره اش نیز بیاض و اصفریت غالب بود. در جلو دكان حلاجی درپهلوی پهلوان پنبه آن دكان نشسته بود . خواجگی عنایت الله شاعر جون او را دید این قطعه را گفت:


حاجت این همه خراج نبود

به هر آئین دكه حلاج

پهلوان پنبه احتیاج نبود

خواجه نعمت نشسته بود آنجا

پهلوان زنده را عشق است: این اصطلاح كه مخصوص پهلوانان است در زورخانه به وجود آمده و اكنون در مكالمات روزمره عموم به كار می رود اشاره به موضوعی است كه متاسفانه هنوز در كشور ما و شاید نقاط دیگری كه مانند ما فكر می كنند مبتلا یه عموم است و تا هنرمند و دانشمندی زنده است محل اعتنا نیست و پس از مرگ بانواع مختلف تمجید و تجلیل می شود.

پیش قبض:

1.قسمتی از تنكه كشتی در جلو كمر

2.گرفتن دستهای حریف و زورآوردن

نطعی: تنكه چرمی ـ قطعه ای از چرم كه به صورت پیش بند بر روی شلوار كشتی می بستند كه در روزگار ما تبدیل به لنگ شده است . نطعی پوشیدنی پهلوانی متبركی است كه در حقیقت جانشین پیش بند چرمین كاوه آهنگر دلاور مبارز تاریخ كهن ایران زمین و نیز براندازنده حكومت سراسر ظلم و ستم ضحاك ماردوش بوده است. نطعی متبرك است و نباید ناپاك شود و یا زیر دست و پا بیفتد. در روزگار ما لنگ نماد پیش بند چرمین كاوه دلیر است. نطعی را بر روی شلوار می پوشند.

خانه ورزش: زورخانه، ورزش خانه, گود مقدس.

چوب تعلیم: چوب بلندی است كه معمولا از جنس نی است و در دست كهنه سواربوده است ؛ جهت تذكر و هدایت ورزشكاران.

سرپا: مشهور به قدرت، آماده كشتی ؛ حریفی كه آماده رفتن به صحنه نبرد است.

خوش پرگار: ورزشكار پرسینه، سینه ستبر و پر عضله.

تنكه: شلوار مخصوص ورزش های زورخانه ای و كشتی گیری در گود مقدس زورخانه.

واگیر: دوباره، ورزشكاری كه در زیر سنگ خسته می شود سنگ را از او می گیرند. حركت مجدد او با سنگ را واگیر می گویند.

جست كلاغ: كلاغ پر، یكی از تمرینات پا در زورخانه بوده است.

ورزش با میل: گوارگه گیری = گورگه گیری.

این سر و آن سر زدن:از این سر گود به آن سر گود دویدن و هر بار یك پا را به لبه گود زدن. این حركت برای تقویت و نیز نمایش چابكی ورزشكار اجرا می شده است .

مشتمال: نوعی ماساژ و كشش عضلات كه در مخصوص زورخانه است. و در حقیقت یك نوع فیزیو تراپی و بسیار موثر است.

مشتمال چی = كسی كه مشتمال می دهد = فیزیوتراپیست.

مرشد: آوازخوان و ضرب گیر زورخانه، كه وظیفه تهییج، هماهنگی و هدایت ورزشكاران را به عهده دارد. مرشد در لغت اسم فاعل از ارشاد است بمعنی : رهبر و راهنما.

نوخاسته: نوخاسته پهلوانی است كه به مرحله پهلوانی رسیده است، موفقیت هایی كسب كرده و مدعی نیز است.

نوچه: آموزنده فنون، پهلوان مبتدی، ورزشكار جوان.

حق خوانی: خواندن اشعار مناسب كه حكمت آمیز و پند آموز باشند.

گل كشتی: اشعار شیوا و شورانگیزی كه در وصف كشتی گیران خوانده می شود. این واژه در اصل 'قول كشتی ' است و قول كلمات متوازن و شعرگونه را گویند كه در وصف ورزش و پهلوانی و پهلوانان و صفات پهلوانان است. در ادبیات فارسی 'قول و غزل' را مترادف می آورند گویا در قول كلمات غیر مقضی هم دیده می شود.

گل كشتی: كشتی گرفتن (اصطلاح و كنایه است)

خاك كشتی: خاكی كه با آن زمین را می پوشاندند تا زمین برای كشتی گرفتن نرم باشد. كف زورخانه . در قدیم پیش از خاك رس ریختن در كف گود مقادیری بوته گون را آب زده در لایه زیرین می چیدند و بعد روی آن خاك نرم و مرطوب می ریخته اند . معمولا هر روز بهنگام شروع ورزش كف گود را آب پاشی می كردند تا گرد و خاك بلند نشود.

شنای جفتی: پاها در هنگام این نوع شنا شنا رفتن به هم جفت و چسبیده است.

شنای كشیده: شنا به طریقه جلو انداختن سر و سینه از تخته شنا به بیرون، به طوری كه بدن تا حداكثر ممكن به صورت سینه خیز به جلو برود.

شنای پیچ: با پاهای جفت شنا رفتن همراه با چرخاندن بدن به طرف راست و چپ.

گه برگه: رجوع شود به گورگه.

گورگه : میل ورزی، حركت دادن میل ها روی شانه ها .

شلنگ و تخته: تخته شلنگ، حركت شلنگ تخته پا كوبیدن روی تخته شلنگ است.

كباده زدن: ورزش با كباده(كمان مخصوص زورخانه).

لنگ: پارچه ای بافته شده از نخ، به طول تقریبی دو متر و بیشتر كه از آن به عنوان خشك كن و حوله، رو دوش انداز و نطعی استفاده می كنند.(نطی یعنی پیش بند چرمی كه بر روی شلوار می پوشند.)

1.استفاده از لنگ به عنوان پوشش تنكه به طور ساده كه مخصوص تازه كارها و ورزشكاران معمولی است.

2.ورزشكارانی كه به مرحله كشتی گرفتن می رسیدند و كشتی را شروع می كردند، لنگ را طوری به كمر می بستند كه جلوی آن لچكی مانند و تقریبا شبیه نطعی می شد. یك سرلنگ را به طرف راست كمر می بستند.

3.ورزشكاران در مرحله نوچگی كه قابلیت خوبی در كشتی پیدا می كردند یك لنگ اضافه روی لنگ اولیه می بستند، دو لنگ.

4.بعد از مرحله دو لنگ، ورزشكار نوخاسته كه در حد پهلوانی بود تنكه می پوشید.

چهارشانه: ورزشكار كوتاه قد و فربه كه عضلات ضخیم دارد.

كشتی دوستانه: كشتی در گود , كشتی تمرینی، كشتی غیر رسمی.

كشتی جدی: كشتی رسمی، با اعلام قبلی و در وقت معین كشتی با حریف بیگانه.

نادیا آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
ورزش, ورزش باستانی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است