ورزش، سایت تخصصی رشته های ورزشی  
بازگشت   ورزش، سایت تخصصی رشته های ورزشی > ورزش‌های رزمی > ووشو > تویی شو

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
قدیمی 05-12-2010, 07:54 AM   #1
alone
(کاربر باتجربه)
 
alone آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Nov 2010
نوشته ها: 109
Icon26 مطالعه ای در تویی شو(بخش سوم)



مطالعه ای در تویی شو (پوش هند) - هنر شناختن حریف



نمايشي از تويي شو توسط استاد چن شيائو وانگ


تجربيات شخصي
شیانگ کای ژانگ
در مطالعه تويي شو (پوش هند)

من تمرينات تاي چي چوان را از سال ۱۹۲۳ ميلادي در شانگهاي نزد استاد چن وي مينگ (Chen Wei Ming) آغاز کردم. استاد چن و مربی او استاد یانگ چنگ فو (Yang Cheng Fu) درست مثل هم بودند. آنها عاشق حرکات خالی کردن و فشار آوردن برای پیشروی و حمله بودند، البته بدون اینکه نیروی عضلانی وارد کنند. وقتی من کاملا خسته و بی رمق می شدم آنها با حرکت خود مرا به وضعیتی می بردند که نه قادر به فرار بودم و نه قادر به خنثی کردن حرکت آنها. این سخت ترین موقعیتی است که یک مبتدی پوش هند در آن گرفتار می شود.

سالها بعد ، استاد وانگ روئن (Wang Ruen) به شهر شانگهای آمدند و من به فرا گیری سبک وو (Wu) نزد وی مشغول شدم. وقتی سعی می کردم از تکنیک های خالی کردن و فشار آوردنی که از استاد چن آموخته بودم استفتده نمایم، استاد وانگ براحتی حملات مرا دفع میکرد. در نتيجه ديدم كه حساسيت من دراجراي حركات، بسيار كم و خفيف است. استاد وانگ تكنيكهاي خود را بسيار سبك و راحت و آنطور كه مي خواست به اجرا درمي آورد.

من تمام توان و مركز ثقل خود را از دست مي دادم و نهايتاً نه راهي براي فرار داشتم و نه راهي براي خنثي كردن حركتش. از او پرسيدم، استاد وو جيان چوان (Wu Jian Quan پایه گذار سبک وو تای چی چوان Wu2) چگونه در حين تويي شو، اقدام به حمله ميكرد؟ ايشان پاسخ دادند وقتي استاد وو پوش هند كار مي كردند، بندرت اقدام به حمله مينمودند و اگر حريف ايشان سعي ميكرد به وي حمله كند، ايشان حريف را به موقعيتي مي بردند كه نه توان انجام حركتي را داشته باشد و نه بتواند از خود دفاع كند. بهمين دليل بسياري از مردم مي گويند كه سبك يانگ ، بيشتر بر روي تخليه انرژي حريف تاكيد دارد و سبك وو بر خنثي كردن حريف. ولي در واقع تخليه انرژي حريف، همان خنثي كردن (صفر كردن) حركت حريف است. اگر شما نتوانيد حركت حريف را خنثي كنيد، نمي توانيد انرژي او را تخليه نماييد. بهر حال ويژگيهاي اين دو سبك، متفاوتند و روشهاي شان هم به همين ترتيب متفاوت.

در سال 1929 مطالعه تويي شو را در پكن نزد استاد شو يوشن (Xu Yushen) ادامه دادم. او تاي چي چوان را نزد سونگ سي مينگ (Song Si Ming) از خاندان سونگ يوان چيائو (Song Yuan Chiao) آموخته بود. استاد شو توجه خاصي به تكنيك هاي باز كردن و بستن و هماهنگ كردن حركات با تنفس، داشتند. ايشان هر حركت را با 13 تكنيك اصلي تحليل ميكردند و به تعادل مركزي بعنوان منشاء 13 تكنيك اصلي، نگاه مي كردند. ايشان مي گفتند تمامي حركات، از تعادل مركزي سرچشمه ميگيرند و پنج واژه كليدي بكار رفته در متون مشت زني يعني: پشتكار ، تلاش ، جرات ، انرژي و تناسب را همواره مد نظر داشتند. ايشان ميگفتند تناسب از همه مهمتر است و معناي آن اينست كه بايد براي هر حركتي، كاربرد مناسبي پيدا كرد. استاد شو با اين دانسته ها ميتوانست از هر نوع حركتي در اجراي فرم و تويي شوي خود بهترين استفاده را بعمل آورد. متاسفانه در آن زمان ايشان هم مديريت مركز هنرهاي رزمي پكن و هم مركز آموزش تربيت بدني پكن را عهده دار بودند كه مشغله فراواني برايشان ايجاد ميكرد و مانع از آن ميشد كه وقت بيشتري براي بررسي تكنيك هاي من بگذارد. لذا مرا به استاد ليو ان نوان (Liu En Nuan) معرفي كردند تا پوش هند را از ايشان بياموزم. استاد ليو نيز تاي چي چوان را از استاد سونگ سي مينگ آموخته بود ولي پوش هند او با تمامي اساتيد فوق الذكر فرق ميكرد.

او بطور ناگهاني سبك ميشد و بطور ناگهاني سنگين. ناگهان دور ميشد و دفعتاً نزديك. من در هيچ شرايطي نمي توانستم حركت او را تعقيب كنم يا به حركت او بچسبم. گاهي به ناگهان بالا ميرفت تا جائيكه حتي پاشنه هاي من از زمين كنده ميشد و يكباره مرا رها ميكرد و من به نقطه تهي رانده ميشدم. پس از گذشت سه ماه، بتدريج با اين روش خو گرفتم و ديگر فريب تكنيك هاي او را نمي خوردم. در گذشته من سبكهاي كونگفوي سخت را هم تجربه كرده بودم. گاهي با حمله استاد ليو ، عصباني ميشدم و از متدهاي كونگفوي سخت براي ضربه زدن استفاده ميكردم. او بلافاصله كار را متوقف ميكرد و مي گفت: " تويي شو ، روش تربيت كردن است نه جنگيدن . ذهن تو نبايد درگير تفكرات بردن و باختن باشد.

اگر ما در مسابقات، توانمندي هايمان را با هم مقايسه كنيم آنگاه مي بينيم كه تكنيك هايمان يكسان نيستند. هيچ معياري براي ايستادن، بدون حركت كردن يا منتظر حمله حريف ماندن وجود نخواهد داشت ". وقتي اين كلمات را شنيدم بسيار شرمنده شدم. من احساس عميقي پيدا كردم مبني بر اينكه نبايد هيچ انديشه اي اعم از بردن و باختن را در ذهن خود پرورش دهم. سرپيچي از قوائد و سعي در دزديدن يك ضربه را در هنرهاي رزمي اصطلاحاً سنت شكني مي گويند. رفتار من از ديدگاه اجتماعي نوعي بي نزاكتي محسوب ميشد و من حركتي غير اخلاقي انجام داده بودم.



استاد چن شيائو وانگ در حال اجراي يك حركت نمايشي تويي شو

در سال 1934 در شهر چانگ شا (Chang Sha) در حال تمرين تويي شو با يكي از همكلاسي هايم بودم و استاد وانگ روئن از گوشه اي نظاره گر تمرين ما بود كه ناگهان فرياد زد " اين چه جور كار كردني است.

هيچ حركت باز كردن و بستن در پوش هند شما وجود ندارد ". من سريعاً ايستادم و گفتم : استاد ! وقتي شما تويي شو را به من آموزش ميداديد، هيچ صحبتي از باز كردن و بستن به ميان نياورديد. بفرماييد ما كجا بايد بدنبال اين حركت ها بگرديم؟ ايشان گفتند : " در هيچ كجاي متون رزمي نيامده است كه اگر توانستيد حركت باز كردن و بستن را انجام دهيد، آنوقت مي توانيد تنفس نماييد و اگر توانستيد تنفس كنيد آنگاه شاد و سرحال خواهيد بود. شما بايد خودتان اين اصول را كشف كنيد ". من گفتم : خيلي وقت پيش من ترديد پيدا كردم كه آيا واقعاً مفهوم اين دو كلمه را مي دانم يا نه. اين يعني چه كه اگر توانستيد باز كنيد و ببنديد آنگاه تنفس كنيد؟ آيا اگر نتوانم تنفس كنم، به معناي مرگ نخواهد بود؟ استاد وانگ با خنده جواب دادند : " مي ترسم واقعاً نفهميده باشي ! همه تنفس ميكنند ولي اين تنفس، تنفس يك شخص معمولي است نه يك تاي چي كار . اگر يك تاي چي كار نتواند تنفس خود را هماهنگ كند، احساس خواهد كرد كه بهيچوجه نمي تواند تنفس انجام دهد. اين موضوع بسيار مهمي است. در كتابهايي كه به مدح و ستايش اساتيد هنرهاي رزمي پرداخته اند، دو عبارت هست كه خيلي به چشم ميخورند: " هيچ تغييري در رنگ رخسارش پديد نمي آمد و هيچ تپشي در نفس هايش ديده نمي شد " . همين الآن كه داشتيد تويي شو كار مي كرديد نفس نفس مي زديد.

اين بدآن دليل است كه به تنفس هيچ توجهي نداشته ايد ". من گفتم: يكبار استاد شو يوشن به من گفت كه حركات باز كردن و بستن بايد هماهنگ با تنفس انجام شود. در آن زمان من توجهي به اين مطلب نكردم و نپرسيدم كه چگونه ميتوان به اين هماهنگي دست پيدا كرد. همچنين نمي دانستم كه پوش هند هم از اين حركات استفاده مي كند و بايد به همان روش با تنفس هماهنگ شود. استاد وانگ ادامه داد: " وقتي براي اولين بار اين تمرين را آغاز كردي من نمي توانستم در اين باره صحبتي به ميان آورم چونكه اساساً مطلب پيچيده اي است و درك و فهم آن كار ساده اي نيست. ولي حالا در اين مرحله از تمرينات بايد تمام سعي و كوشش خود را براي هماهنگ كردن حركات باز كردن و بستن ، با تنفس بعمل آوري ". سپس مثال هايي از اين هماهنگي ها در اجراي فرم تاي چي، برايم آورد. بعنوان مثال خالي كردن و فشار آوردن، حركت باز كردن محسوب مي شوند و چرخش و هل دادن، حركت بستن بشمار مي آيند. از آن زمان به بعد هر وقت فرم هاي تاي چي را كار ميكردم بدنبال حركات باز كردن و بستن بودم.

پس از گذشت چند روز احساس كردم مي توانم اين كار را انجام دهم. يك روز داشتم حركت " گرفتن دم پرنده " را در مقابل استاد وانگ انجام مي دادم كه استاد با خنده صدا زد " ادامه نده ! باز كردن تو باز كردن نيست و بستن تو هم بستن نمي باشد ". در آن لحظه ايشان بادبزن تاشويي در دست داشتند. همينطور كه بادبزن را در دستان خود حركت مي دادند چندين بار آنرا شلاقي باز كردند و بستند و پرسيدند : " اين باز كردن و بستن چگونه صورت مي گيرد " ؟ جواب دادم با حركت دست شما. ايشان سري تكان دادند و به دكمه انتهايي بادبزن كه پره ها را بهم متصل مي كرد اشاره نمودند و گفتند: فقط اگر اين قسمت را در دست داشته باشي خواهي توانست عمل باز كردن و بستن را انجام دهي ! سپس به در ورودي اشاره كردند و گفتند: مثل همين در كه بايد لولايي داشته باشد تا باز و بسته شود. شما هنوز اين لولا را پيدا نكرده ايد. بنابراين طبيعي است كه باز كردن و بستن شما، باز كردن و بستن نباشد.

من پرسيدم: اين لولا كجاست؟ پاسخ دادند: اين چيزي است كه بايد خودت شخصاً بدست بياوري. اگر من بگويم، هيچ فايده اي نخواهد داشت. براي يافتن اين لولا بيشتر از يك ماه غرق در تمرين و مطالعه شدم و تئوري هاي مرتبط با تاي چي چوان را مورد بررسي دقيق قرار دادم و نتيجه كار يك جرقه بود! من آنرا پيدا كردم. لولا در ناحيه كمر بود. سپس باز هم به بررسي حركات باز كردن و بستن پرداختم و به منظور هماهنگ كردن حركت فرم با اجراي خودم، بسياري از نقاط اتصال بين حركات را تغيير دادم. بعد فهميدم در درون هر حركتي، چندين باز كردن و بستن وجود دارد. همه آنها بايد با تنفس هماهنگ شوند . لذا وقت بيشتري را براي پالايش حركاتم اختصاص دادم. در اين زمان چون استاد وانگ در دانشگاه هونان (Hunan) در حال تدريس بودند امكان ملاقات كمتري ميسر مي شد. پس از حدود شش ماه فرصت ملاقات ايشان را بدست آوردم و با هيجان زايدالوصفي شروع به نمايش حركاتم در حضور ايشان نمودم.

استاد با لبخند سري تكان دادند و گفتند هرچند اصل حركت را نيافته اي ولي خيلي هم از آن دور نيستي. فقط فهميده اي كه هدايت حركات از ناحيه كمر انجام ميشود ولي به واژه " وسط " توجهي نكرده اي. معنا و مفهوم و منبع حيات در" وسط " كليه هاست (منظور از كليه ها ناحيه كمر است) و تو از واژه وسط ، بي اعتنا گذشته اي. تو بايد همواره ذهن خود را در ناحيه وسط كمر متمركز كني و بداني كه اين واژه نشان دهنده موقعيت " مدار نصف النهار زندگي " در تاي چي چوان مي باشد. از اين دو گفته مي توان فهميد كه نام تاي چي چوان از كجا آمده است.

اگر قادر به پيدا كردن اين نقطه نباشيد، تعادل مركزي را در بين 13 تكنيك اصلي پيدا نخواهيد كرد. علاوه بر اين چگونه خواهيد توانست اصل " وقتي حركت ميكنيد همه چيز حركت ميكند و وقتي مي ايستيد همه چيز متوقف مي شود " ، را درك نماييد؟ اين تئوري واقعاً پيچيده است و درك آن كار ساده اي نيست. همچنين اجراي عملي آن روي بدن، كار سختي بحساب مي آيد. اگر شما اين مطلب را با هنر جويان مبتدي مطرح كنيد نه تنها سودي نخواهد داشت بلكه بر عكس ميتواند موجب ايجاد شك و ترديد در آنها و بي اعتبار شدن حرف شما گردد! به اين دليل گذشتگان، دانش خود را به سادگي و بي بها به كسي منتقل نمي كردند. البته نه بخاطر ترس از اينكه كسي اين اطلاعات را بداند بلكه بر عكس بخاطر ترس از اينكه مردم آنرا نفهمند و درك نكنند .

من وقتي اين درس عميق و با معنا را شنيدم ، آنقدر سپاسگزار و شعف زده شدم كه احساس گريه به من دست داد.

من احساس مي كنم تئوري ها و تجربياتي كه در بالا برايتان شرح دادم، با ارزش ترين ميراث فرهنگي هستند كه بايد از تمرينات و روشهاي تربيت جسماني مردم ما(منظور ووشوي كشور چين) گلچين شوند. من احساس كردم كه بايد اين مطالب را آزادانه براي عموم مردم باز گو كنم. امروزه افراد بيشماري به تمرين تاي چي مي پردازند اماّ مكتوبات زيادي در اين رابطه وجود ندارد. البته تعداد انگشت شماري هم هستند كه تئوري هايي را اختصاصاً و بطور سيستماتيك براي تويي شو مي نويسند. لذا من اين نوشته را بعنوان مرجع و راهنمايي براي مطالعه علاقمندان تاي چي چوان نگاشته ام.


* شیانگ کای ژانگ یکی از تاریخ نویسان هنرهای رزمی بوده است که فرصت اینرا پیدا نمود تا با اساتید نام آور عصر خود بخصوص از خانواده های " وو " و " یانگ " به مطالعه وتمرین تای چی بپردازد

alone آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
ووشو, ورزش


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است