ورزش، سایت تخصصی رشته های ورزشی  
بازگشت   ورزش، سایت تخصصی رشته های ورزشی > ورزش‌های رزمی > کونگ فو > گونگ فو توا

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
قدیمی 05-12-2010, 12:25 PM   #1
devil-man
(کاربر باتجربه)
 
devil-man آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Nov 2010
نوشته ها: 133
75 فلسفه ذن در کونگ فوتوا






فلسفه ذن طريقت دانائي

در جهان امروز روابط خاص سياسي و اقتصادي و تداخل فرهنگها پذيرش بسياري از آرا و نظرات پيشگامان عقيدتها نه تنها در خور تامل است، بلكه با توجه به روابط انسانها و نزديكي فرهنگهاي متفاوت بيكديگر تمايل ملتها به پيشرفت روز افزون و ..... ناگزير به پس زدن و رد بسياري از نظرات هستيم. هدف اصلي ما دست يافتن به ذني است كه بتواند بشر مثبت را راضي نمايد و در عين حال او را بيجهت به نيستي نكشاند. ذن مورد نظر ما زندگي است يا به يك معني شيوه زندگي است. با اصول روشها، ‌گرايشها و موازين خاص خود كه شايسته و مورد قبول جامعه جهاني آينده با ارگانيزم خاص خود ميباشد،‌ ذن مقبول ما، ذني است كه قادر باشد انسانها را به آنجا برساند كه ورا انديشه مي باشد.

ما به او كه ذن مورد نظر ما را درك ميكند ميگوئيم " توانا" . توانا براي زيستن به معناي راستين و بسوي هدفهاي راستين ....... كه زير درفش انسانيت با تمام نيروي فكري و فيزيكي خود جهتي انتخاب كند كه به خدمت مردم باشد، او با اين مهم (سمت گيري انساني) كه نماينگر تقويت اراده و سلامت و روان اوست شالوده تحولاتي همه جانبه را در اختيار دارد و قادر باعدام، واژگونگي ها، تضاد ها و خواب آلودگي ها ....... بوده و براي نوع دگرگوني انساني هميشه بيدار باشد و پاس خواب آلودگان راه ندهد.

با ايمان به ارزش و تاثير عامل زمان نه مايلم زمانم را بيجهت از دست بدهم و نه قصد دارم كه زمان ترا بدزدم. بر اين پايه هرچه زودتر انتقاداتي را كه بر ذن بودئيسم دارم برايت مينويسم به آنچه كه هم مي نويسم ايمان كامل دارم. پيشتر هم گفتم هدف من دست دادن به ذني است كه با محيط كنوني و افرادش و جهان آينده هم آميز و منطق باشد چه طبيعي است جنبه هاي غير علمي،‌منفي و يا سكرآور هر انديشه و نهادي بي هيچ ترديد مردود و غير قابل پذيرش است.

ذني با جهان امروز ميتواند هم آهنگ و هم صدا گردد كه از هيچ مسئله اي غافل نباشد. امروز هيچ رويداد و تصميم و تاركي جدا از مسائل اجتماعي، اقتصادي، سياسي نخواهد بود. با اين اساس سمتي كه منتج از مسائل مشي زندگي افراد قرار گيرد،‌سمتي ماليخوليائي و نوعي واژگونگي و جبن است. سمتي است كه موجوديت انسان آزاد را شديداً به مخاطره مي اندازد، سمتي بهره كشي از انسانها و تحميق آنرا بصورتي دير پا در خواهد آورد. چنين سمتي يا ركساني است كه هدفشان وطن فروشي و تاخت و تاز به تمام شئون انساني و تاراج ثروت ملتهاست. بدين خاطر من و تو موظف و ناگزيريم آگاه باشيم و آگاه كنيم.

مدتها بازي با واژه ها عامل تحقيق ملتهاي بيشماري كه در گيتي پرا كنده گرديده بايد همه ملتها از روابط توليد يا شالوده اقتصادي خود آگاه باشند. از رو بناي جامعه شان هم تا بتوانند سمتي آگاهانه داشته باشند.

درست است كه انسانها بي اختيار زاده ميشوند و بي اختيار ميميرند، ولي قبول كن كه تنها مفهوم تولد بيرون آمدن از رحم مادر و تنها مفهموم مرگ بيحركتي قلب نيست. تولد و مرگ مفاهيم ديگري هم ميتوانند داشته باشد.

در مفهموم اول اگر ما براي تولد خود قادر به تصميم گيري نبوديم، براي فرزندانمان كه ميتوانيم، نيازي به بازگوئي اين نكته نيست كه فرزندان من و تو بدون تصميم ما متولد نمي شوند. درست است كه من و تو قادر نيستيم كه نميريم ولي ميتوانيم آنرا به تاخير بياندازيم. امروز عالم عامل تحميل اراده بشر در مسائل و موارد بسياري است كه چندي قبل فكرش را هم نميكرديم. فردا بي شك مرگ را هم در چنگال علم خواهيم داشت. بعلاوه برداشتي كه ما از تولد و مرگ داريم، ممكن است متفاوت باشد. من فكر ميكنم انسان زماني در حقيقت متولد ميشود كه به شناختي واقعي و روشن از محيط خود وافرادش دست ميابد. و آن هنگام كه قادر به درك واقعيات و مبارزه اي انسان نباشد و از زندگي بهراسد مرده است.

زندگي با جوشش انديشه آغاز و با خاموشي آن تمام ميشود. بر اين مبنا حد فاصل بين اين جوشش و خاموشي زندگي است. زندگي هيچ گاه ملال آور نيست. بلكه ايمان به بيهودگي زندگي ارتجاعي است. چون اولين نتيجه منطقي چنين عقيده اي عدم تحرك و خواب آلودگي و تن آسائي خواهد بود، در حاليكه دنياي من و تو بايد دنياي تحرك و سازندگي باشد. ما حق نداريم به دست آويز اينكه سر انجام خواهيم مرد، درويش وار به كنجي بخزيم و در عين اينكه نفس ميكشيم مرده اي بيش نباشيم. دنيا تنها از آن من و تو نيست كه تصميم به آباد نكردنش بگيريم و آنچه بر ما كردند بر ديگران بكنيم. دنيا مال انسانهاست، انسانهايي كه هستند و آنها كه بعد ها خواهند بود. ما سربازان رزم زندگي هستيم، درفشمان هم زندگي ساز است،‌نه زندگي بر انداز. قدرتمان ناشي از قدرت انسانها خواهد بود، همان سان كه زبونيمان معلول خودمان است. ميخواهم باور داري كه زندگي بي فايده نيست. حتي زندگي آنان كه فاقد جوشش انديشه اند. چون زماني خواهد رسيد كه همه براي نبردهاي تازه تري از نو زائيده شويم.

زندگي نبرد انسانهاست، در اين نبرد خواستهاي فراواني پيش رو داريم.

خواست ما چيزي نيست كه بتوان از آن چشم پوشيد، چون آنچه ما ميخواهيم خواست همه انسانهاست. يك نياز منطقي و عقلاني است، يك نياز صد در صد است كه بي آن نميتوان بود، ما با تمام نيرو و تلاش خود براي داشتن آنچه ميخواهيم ميكوشيم.

ما چيزي را نميخواهيم كه ديگران بر ما تحميل كنند، ما در جهان مورد نظرمان با اينكه صرفا يك مصرف كننده بي اراده و عامل اندوزي توليد كننده باشيم مخالفيم. مسير خواستهاي ما را تبليغات بي اساس تعيين نميكند، خواستهاي ما مريد و متاثر از تفكرات انساني است، ما خود را وابسته به جامعه اي سازنده ميدانيم كه هدفش در روابط توليدي بهسازي و تامين جامعه بشري است.

خواستني، اندوه زا نيست كه با از بين بردن آن اندوه هم از بين برود. خواستن تنها با بدست آوردن آنچه كه ميخواهيم از بين ميرود. نظر بودا در استفاده از هشت اصل براي از بين بردن خواستها: نظر راست، نيت راست، كلام راست، كردار راست، معاش راست، سعي و عمل در راه راست، انديشه و تفكر راستي، تمركز فكر در معناي راستي، ممكن است در نظر اول حالت اتوپياي افلاطون را داشته باشد ولي در حقيقت اينطور نيست. اگر من و تو به هشت اصل بالا معتقد باشيم هيچكس حق ندارد به ما بگويد اتوپيست، مگر نه اينكه دارا بودن صفات فوق خيلي آسان است؟ مگر نه اينكه اصول براي رسيدن به اهداف انسانيمان لازم است. با اين هشدار كه ما از هشت اصل كه قبلا ديديم براي از بين بردن خواستها استفاده نخواهيم كرد. اينها سلاحهاي اوليه ما براي بدست آوردن خواستها و نيل به جامعه اي سازنده و بر حق است.

من و تو قرنها براي نابودي خود تلاش كرديم. خود و ديگران را استثمار كرديم، دروغ گفتيم، بي تفكر نفس كشيديم،‌ قرنها تلاش كرديم تا انرژي فرهنگيمان را از دست بدهيم. همه اين بلا ها را خودمان بر خودمان آورديم. اين زمان ديگر خسته ايم، واقعاً خسته، خالي هم هستيم. نبايد سالهاي آينده را به طومار گذشته مان اضافه كنيم. ديگر نميخواهيم خود را نابود كنيم. ميخواهيم بيدار باشيم. ميخواهيم براي برخورداري از فرهنگ غني انررژي فرهنگيمان را توسعه دهيم. ما از اين پس استعمار نخواهيم شد و اين كار را هم نخواهيم كرد. اينها هستند خواستهاي من و تو، بيشمار نيست تا نيرو و انرژيمان را تجزيه كند و در نتيجه موجب شود به هيچيك از آنها نرسيم. آنهائيكه بر شمرديم خواستهاي انتزاعي و پراكنده نيستند، بلكه لازم و ملزوم يكديگرند. هدف ما تنها يك چيز است، جامعه اي كه شالوده اش منطبق با بر نهادهاي پيشرفته و رو بناي جامعه ما انسانها را ارج ميگذارد و ميشناسد. آنها را هم كه قدري از اين اصول بدورند ميسازد، بدون آنكه از ميانشان بردارد.

من و تو آن زمان كه به هدفمان نرسيم با آرامش بيگانه ايم و آنرا نمي خواهيم، چون آرامشي كه گفته ميشود بستگي كامل به موقعيت زماني و مكاني دارد. بي شك جامعه ما و افرادش مفهوم واقعي آرامش را به ما الغا خواهد كرد و همه انسانها با تمام وجود آنرا لمس خواهند نمود، ما با آرامش مخالف نيستيم، در حال با آن بيگانه ايم ولي آنرا هم به دست خواهيم آورد.

ذن من و تو ضد جهان بينيها و عقايد مذهبي، مسائل جنسي و غيره نيست، ذن من و تو طرفدار بررسي علمي پديده هاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و تجزيه و تحليل عقايد مذهبي است.

ذن ما بر آنچه كه در پيرامونش ميگذرد با ديدي گسترده و انديشه اي مسلح مينگرد. ذن ما بخاطر انسانها به هرچه كه بر روابط آنها موثر باشد توجه خواهد داشت، چون بدينوسيله با تجهيزات مطمئن تري بسوي هدفش ره مي پيمايد. ذن من و تو حال نگراست. چون آنچه را كه در حال دارد مي خواهد. ذن من و تو از گذشته با خبر است، از حال هم. من و تو مو را از ماست كشيدن را در هيچ شهري جواني نميدانيم. مشروط بر اينكه اينكار درست و با در نظر گرفتن جنبه هاي علميش انجام شود.

ذن ما فارغ از رنگها و نيگرنگهاست، او سياه و زرد و سيد نميشناسد و فقط به رنگ خون توجه دارد، ذن من و تو همه خونها را پاك ميداند. اگر آلودگي است در انديشه هاست. ذن ما براي سالم سازي انديشه ها هيچ چيز را به آنها تحميل نخواهد كرد بلكه فقط به سالمسازي روابط و محيط خواهد پرداخت. چون در يك محيط با روابطي سالم انديشه اي غير انساني مجال نزج گرفتن نخواهد داشت.

در جامعه ما انسانها افسرده و آشفته نيستند، چون موجبي براي آن پيدا نميكنند. آنها تا لحظه رسيدن به هدف خود دنياي آشفته و افسرده را به بد ترين شكل متصور ديده و براي رهائي از آن بهاي گراني پرداختند. ذن ما معتقد است تمام ناهنجاريهاي مردم را بايد از بين برد. پيرو اين ذن با هر نوع فقط اعم از فقر اقتصادي، فرهنگي و ..... مخالف است و در رفع آن ميكوشد. او معتقد است با معدوم كردن عوامل نا هنجاريها واژه هاي مربوط به آن خود بخود چون موردي براي استعممالش موجود نخواهد بود از فرهنگها محو خواهد شد.

پيرو فلسفه راستين بكوششهائي كه براي مسخ تمدن انسانها وجود دارد واقف است و با درك و شناخت خود آن كوششها را خنثي ميكند. من و تو ميدانيم كه اگر در اين راه نكوشيم بنوعي همگام و همدست آنها خواهيم بود كه مسخ بودن افراد براي اهدافشان مفيد و حتي لازم است. ما همچون به كوششهائي كه براي امحا غرور ملي افراد صورت ميگيرد واقفيم. بهمين جهت هميشه غرور ملي خود را حفظ خواهيم كرد با اين توضيح كه غرور ما مرز جغرافيائي خاصي را شامل نميشود، چون خود را متعلق به تمام گيتي ميدانيم و نگران همه انسانهائيم. من و تو هميشه برادر مردان و زنان همه ملتها باقي خواهيم ماند.

كسانيكه براي انسانها پيكار ميكنند، رنج مي برند و پيروز ميشوند، كلام من و تو آزادي و يگانگي تمام انسانهاست. بر اين اساس تمام پديده ها بايد در خدمت و تامين كننده اين آزادي و يگانگي باشد. طبيعت، دانش، هنر، موسيقي و انديشه ها با قدرت شگرفت خود ما را ياري خواهند داد. اگر قدرت تاثيرشان را بشناسيم و از آن درست بهره گيريم و نيك ميدانيم كه عامل مهم بهره گيري درست از پديده ها عدم وابستگيهايست.

استعمارگران و عاملين اختناق را ميشناسيم، هيچكس نگران شوكت و قدرت ما نيست و خيالش در حال از اين بابت راحت است، چون انديشه ها را به نفع و در سوي خواستهاي خود پرورده شده ميبيند، اگر برخي الگوي نسبتاً بهتر در اختيار داشتند در عمل و اعمال آن وا ماندند. اين و آن ما را ارج نمي گذارد و ما هم خود را چون كردار ما بيانگر اين واقعيت است، من و تو از نقش عاملين ارتباطات غافليم از موسيقيهاي روح پرورش. از نقش آموزنده آنها، از طريق آنها ....... همه چيز داريم.

همه چيزهايي را كه انسان بايد دارا باشد، همه چيز را كه براي يك زندگي راستين لازم است، ولي خود را تهي و مسخره مي انگارد. آيا اين مسئله معلول آز بي پايان انسان است. باور كردني است كه همه افراد آنچه را كه دارند نميخواهند در حاليكه بنحوي باور نكردني آنچه را كه دارند تحمل ميكنند.

آزادي انديشه و حيقيت انسانها امروز مارك جامهاي شراب شده است. انسانها همچو يويو بازيچه روابط دهشتناك سياسي، اقتصادي گرديده اند. بسياري از افراد، جواناني اقتصادي بيش نيستند، با حفظ تمام خوي درندگي و متجاوز و بي منطق حيواني. دنياي ما پر از نا برابري ها، تضاد ها و تجاوز ها است. پر از بيداد گري و تاراج است، تارج ثروتها، فرهنگها،‌ تمدنها و انديشه ها. در گوشه اي از جهان افراد با قدرت تكنولوژي خود آسمان را تسخير ميكنند. در گوشه اي ديگر فرهنگها و تمدنهاي ديگر كشور ها از طريق تلويزيون وارداتي به تماشاي اين قدرت مي نشينند. با چشماني خجل، چهره اي متعجب ودهاني باز و مغز هائي كه گنجايش پذيرائي اين پيشرفت ها را ندارند.

چرا چطور، چه بايد كرد، در آن سوي، اكثريت ره گم كردگان و در اين سوي آزاد انديشان انگشت شمار كه بي ثمريشان معلول همنوع ره گم كرده شان است و ديگر هيچ. دسته متجاوزين هم كه هر روز فربه تر و دريده تر ميشوند. ولي دوست من با همه اينها كه بر تو گفتم، حق نداري بهراسي و سرت را در لاك خود فرو بري.

اسطوره پاشنه آشيل را هم نبايد فراموش كرد. بخاطر داشته باش كه حتي ره گم كردگان هم ميدانند چه چيزهائي از دست داده اند و ميخواهند آنها را داشته باشند، بخاطر داشته باش كه بسياري از افراد براي شروع كا روزانه خود با صداي زنگ ساعت از خواب بر ميخيزند، آري دوست من موازين، روشها و گرايشهاي ذن راستين تو را موفق خواهد ساخت. فلسفه انساني تو تمام ناهنجاريها را سركوب خواهد كرد.

از همين لحظه تصميم بگير زمانيكه بر خلاف سمت انسنانها حركت ميكند متوقف كني و اينهاست روش ذن ما. هدف انساني انديشه، شناخت محيط و افراد، شناخت خود، درك واقعيت، بيداري و بيدار سازي، درك اهميت عامل زمان، ايمان به قدرت انسانها، يگانگي انسانها، مبارزه با انديشه هاي آلوده، شناخت و نهاد انساني، تحرك و تلاش تا لحظه برخورداري نگهداري دست آورد براي هميشه، دوست من بي شك فقدان اين اصول و گرايشها رمز و راز ناتواني و زبوني كنوني بشر است.

من با تو كه از اين گرايشها برخورداري و از آنها آگاهي هستم، با تو كه نيرو، تن و انديشه ات را براي رهائي بكار خواهي گرفت، با تو كه هرچه را ميخواهي انساني و براي انسانهاست.

من با تو كه در آغاز كلامم توانايت خطاب كردم هستم. دوست من:


براه اين اميد پيچ در پيچ
مرا لطف تو ميبايد دگر هيچ



devil-man آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
ورزش


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است