06-11-2010, 03:11 PM
|
#1
|
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Oct 2010
نوشته ها: 1,078
|
ورزش در اسلام 1
ورزش در اسلام 1
ورزش در قرآن
قرآن كتاب آسمانى اسلام ، بزرگترين سرمشق و راه گشاى زندگى انسانها در همه شئون و امور، تا روز قيامت است . در اين كتاب بزرگ و بى نقص - كه كلام خالق انسان و تمام هستى مى باشد - آياتى وجود دارد كه به گونه اى بر اهميت ورزش و نيرومندسازى جسم در كنار تقويت روح و بعد علمى دلالت دارد. ما در اين جا به برخى از اين آيات - در حد وسع مقاله- اشاره مى كنيم ، باشد كه راه گشاى ورزشكاران ، ورزش دوستان و ساير اقشار جامعه مؤمن و مسلمان ما باشد، انشاءالله .
طالوت و نيرومندى جسمانى
از جمله مواردى كه نيرومندى جسمانى به عنوان يك مزيت و امتياز در قرآن ذكر شده ، داستان طالوت و قوم بنى اسرائيل است . قوم يهود كه در زير سلطه فرعونيان ، ضعيف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبرى هاى خردمندانه حضرت موسى (عليه السلام ) از آن وضع اسف انگيز نجات يافته و به قدرت و عظمت رسيدند، ولى پس از مدتى دچار غرور شده و دست به قانون شكنى زدند، و به همين جهت ، سرانجام از قوم ((جالوت )) - كه در ساحل درياى روم ، بين فلسطين و مصر مى زيستند - شكست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نيز به اسارت جالوتيان درآمدند.
اين وضع ، چندين سال ادامه داشت ، تا آن كه خداوند پيامبرى به نام ((اشموئيل )) را براى نجات و ارشاد آنها برانگيخت . بنى اسرائيل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و اميرى براى آنها انتخاب كند، تا همگى تحت فرمان و هدايت او، با دشمن نبرد كنند و عزت از دست رفته خويش را بازيابند.
اشموئيل به درگاه خداوند روى آورده و خواسته قوم خود را به پيشگاه حضرت احديت عرضه داشت ، به او وحى شد كه طالوت را به پادشاهى ايشان برگزيدم :
و قال لهم نبيهم ان الله قد بعث لكم طالوت ملكا
و پيامبرشان به آنها گفت : خداوند، طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب ) كرده است .
از آنجا كه طالوت مردى كشاورز بوده و توانايى مالى چندانى نداشت ، اشراف با انتخاب وى مخالفت نمودند:
قالوا انى يكون له الملك علينا و نحن احق بالملك منه و لم يؤ ت سعة من المال
گفتند: چگونه او بر ما حكومت داشته باشد، با اين كه ما از او شايسته تريم ؟ و او ثروت زيادى ندارد.
او نه ثروت و قدرت مالى دارد و نه موقعيت اجتماعى و خانوادگى ، زيرا از خاندان نبوت و پيامبرى نبوده و از خاندان پادشاهى نيز نيست .
اشموئيل در پاسخ گفت :
ان الله اصطفيه عليكم و زاده بسطة فى العلم و الجسم (30)
خداوند او را بر شما برگزيده و علم و ( قدرت ) جسم او را وسعت بخشيده است .
چنان كه ملاحظه مى شود، اشموئيل پيامبر دو خصلت ((گسترش علمى و توانايى جسمى )) را بر دو خصوصيت ديگر، يعنى قدرت مالى و افتخارات نژادى و نسبى ، فضيلت و ترجيح مى دهد و دارنده اين دو خصلت را براى احراز مقام رهبرى شايسته تر مى داند، در اين جا قدرت بدنى با صراحت به عنوان يك مزيت و فضيلت مطرح شده و در كنار علم و قدرت علمى قرار گرفته و با آن مقايسه شده است . هنگامى اهميت اين مقايسه روشن مى شود كه با اهميت علم از ديدگاه اسلام آشنا شويم .
در قرآن مى خوانيم :
انما يخشى الله من عباده العلماء
((در جمع بندگان الهى ، فقط علما هستند كه ترس و بيم از خداوند دارند (و حس تقوا و پرهيزكارى در دل آنها راه دارد).))
من يؤ ت الحكمة فقد اوتى خيرا كثيرا
كسى كه از حكمت (و دانش و استحكام در انديشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردد، به خير و بركت فراوانى دست يافته است .
خداوند در مقام بيان منزلت والاى حضرت يحيى (ع ) مى فرمايد:
و اتيناه الحكم صبيا
ما به يحيى (ع )، آنگاه كه كودكى بيش نبود، حكم و داورى متين و راى و انديشه اى استوار ارزانى داشتيم . و در كودكى به او دانايى عطا كرديم .
يرفع الله الذين امنوا منكم والذين اوتوا العلم درجات
خداوند آنهايى را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه دانش يافته اند، به درجاتى برافرازد.
در احاديث نبوى نيز در اين خصوص چنين آمده است :
مداد العلماء افضل من دماء الشهداء
مركب قلم دانشمندان از خون شهدا برتر است .
ان الملائكة لتضع اجنحتها لطالب العلم رضى بما يصنع
فرشتگان آسمانى براى ابراز رضايت و شادمانى نسبت به دانش آموختن طالبان علم ، پروبال خويش را فرو مى نهند.
اطلبوا العلم ولو بالصين
جوياى دانش و علم باشيد، هر چند آن را در چين (و نقاط بسيار دوردست ) سراغ گرفته باشيد.
فقيه اشد على الشياطين من الف عابد
وجود يك فقيه و فرد واجد بينش و بصيرت دينى ، از ديدگاه شيطان ها و اهريمن صفتان ، طاقت فرساتر و تحمل ناپذيرتر از وجود هفتاد عابد است .
موت قبيلة ايسر من موت العالم
مرگ يك گروه قبيله ، از مرگ يك عالم و دانشمند، آسانتر و تحمل پذيرتر است
حال كه تا حدودى با ارزش و مقام والاى علم و عالم از ديدگاه اسلام آشنا شديم ، مى توانيم به اهميت تقويت جسم نيز پى ببريم ، زيرا در اين آيه قرآنى ، نيرومندى جسمانى در رديف نيرومندى علمى - و البته بلافاصله پس از آن - ذكر شده است . البته بايد توجه داشت نيرومندى علمى بر توانايى جسمانى اولويت و برترى دارد و رهبر چنان چه از نظر علمى ضعيف باشد، ديگر نمى تواند رهبرى كند و توانايى جسمى او نيز كمكى به وى نخواهد كرد.
بدين جهت است كه مى بينيم ابتدا توانايى علمى طالوت مطرح شده و سپس توانايى جسمى وى ، و فرمود:
و زاده بسطة فى العلم و الجسم .
از همين جا مى توان استفاده كرد كه قوى بودن جسمانى براى يك ورزشكار كافى نبوده و بايد به موازات تقويت جسم - بلكه مقدم بر تقويت جسم - به تقويت جنبه علمى و ايمانى نيز بپردازد. قدرت بدنى و حتى قدرت علمى فراوان ، چنان چه با ايمان به خدا همراه نگردد، جز زيان و خسران ، فايده ديگرى براى جامعه بشرى نداشته و همچون تيغ تيزى خواهد بود در دست زنگى مست .
برگرفته از كتاب : ورزش در اسلام
نام نويسنده : حسين صبورى
|
|
|