نمایش پست تنها
قدیمی 07-11-2010, 04:37 PM   #1
bahar
(کاربر طلایی)
 
bahar آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
نوشته ها: 1,078
Icon106 دو ماراتن چيست؟


دو ماراتن چيست؟



هرساله در همه جهان و به ويژه در بازيهاي جهاني و در همه کشورهاي اروپايي دويي به نام ” ماراتن “ انجام ميشود که کمتر کسي از ريشه آن آگاه است. سياست بازان مردم فريب باخترزمين، که دشمني ديرينه با ايران و ايراني دارند، آنرا شکست سپاه داريوش بزرگ از يونان ميدانند. بدينگونه به مردم ساده دل و ناآشناي خود به تاريخ، پذيرانده اند که در اين روز پس از شکست ارتش ايران مردي از دشت ماراتن تا آتن يکسره دويد تا آتنيان را از پيروزي ارتش يونان و نابودي ارتش ايران آگاه سازد. اينان با اين دروغ ميخواهند هميشه پرده اي بر روي خواريهاي خود در شکستهاي پياپي يونان و رم در برابر ارتش پارس که بر جهان فرمانروايي ميکرد بکشند.

هم ميهنان گرانمايه و ايران پرست بايد اين رويداد را آنچنان که هست بدانند تا براي ناآشنايان بازگو نمايند و دست سياست بازان باختر و فرمانروايان دشمن ايران زمين را جلوي مردم خويش باز نمايند.

داستان چنين است که:

در آتن مرد نيرومند، يک دنده و خودخواهي به نام ” پيزيسترات “ فرمانروايي ميکرد که پس از او پسرش به نام” هيپارک “ به فرمانروايي ميرسد و همان روش خودخواهانه پدر را دنبال ميکند ولي به دست دو تن از دشمنان خود کشته ميشود. برادر او به نام ” هيپاس “ جانشين برادر ميشود و بر اريکه فرمانروايي يونان مينشيند. دشمنان او از اسپارت ياري ميخواهند تا بر او بشورند. اسپارتيها به ياري مي آيند و با دزديدن زنان و فرزندان خانواده هيپاس او را واميدارند تا آتن را رها کند. هيپاس ناگزير از آتن ميرود و به درگاه داريوش بزرگ پناهنده ميشود و از او ياري ميخواهد تا تاج و تخت آتن را به او باز گرداند.


داريوش بزرگ شاهنشاه ايران زمين، سپاه اندکي که بيش از سي هزار تن نبود، به فرماندهي سرداري کرد از مادها به نام ” ماديس “ همراه هيپاس رهسپار يونان ميکند. ارتش يونان به فرماندهي ميليتاد در دشت ماراتن با سپاه ايران روبه رو ميشود و جنگي سخت در ميگيرد.


هرودوت، دشمن سوگند خورده ايران و ايراني که براي دروغها و نادرستيهايش در دشمني با ايران، باختريان او را ” پدر تاريخ “ نام داده اند، مينويسد که: ” بربرها در نخستين برخورد به ميانه ارتش يونان تاختند و آنرا از هم شکافتند و در هم ريختند و ارتش يونان را به دو تيکه نمودند و با دلاوريهاي ستايش آميز ماديس سردار کرد، ارتش يونان دچار شکستي سخت ميشود و از هم ميپاشد. در اين پيکار ” ستينيلايوس “ فرزند ” تراسيلاتوس “ و همچنين يکي ديگر از سرداران يونان به نام ” پولمارت “ کشته ميشوند و دست ” سيترير “ فرزند ”اوفوريون “ از بازو جدا ميگردد. در اين نبرد بسياري از سرداران يونان به خاک مي افتند و سپاه ايران پيروزمندانه به سوي آتن روانه ميشود.


در اين ميان سربازي از دشت ماراتن با دو به سوي آتن ميرود تا آتنيان را از شکست ارتش يونان آگاه سازد تا هر چه زودتر دروازههاي آتن را ببندند و همه جا را سنگر بندي نمايند تا سپاه ايران نتواند بر آتن چيره شود.


هنگاميکه سپاه ايران به دروازههاي آتن ميرسد شوربختانه داريوش بزرگ در ميگذرد. پس از داريوش ، خشايار شاه آتن را ميگيرد و يونان را بخشي از ايران ميکند.


امروزه باختريان به دشمني با ايران ، جنگ ماراتن را شکست ايران و پيروزي يونان به شمار آورده و سربازي را که خبر شکست يونان را به آتن آورده بود ، نويد بخش پيروزي يونان به شمار مي آورند.


bahar آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول