نمایش پست تنها
قدیمی 13-12-2010, 04:13 PM   #1
نادیا
(کاربر باتجربه)
 
نادیا آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Nov 2010
نوشته ها: 123
Icon100 بوريس اسپاسكى قهرمان شطرنج



بوريس اسپاسكى -۱۹۳۷



اسپاسكى، از اهالى لنينگراد، بعد از شكست بزرگش در مسابقه بر سر عنوان قهرمانى به بابى فيشر درريكياويك بسال ۱۹۷۲، مشهورترين بازنده شطرنج شد. در سنين كودكيش از او به عنوان يك اعجوبه نام برده ميشد و قبل از آنكه در فينال قهرمانى ملى حضور يافته باشد وى را براى يك تورنمنت بين المللى انتخاب نمودند. اين مسابقات در بخارست بسال ۱۹۵۳ بود و اسپاسكى با شكست دادن اسميسلف بازيكن برجسته اى در جهان (در آنزمان) ورودافسانه اى اش را به جهان اعلام داشت.

اواسط دهه ۱۹۵۰ بسيارى بر اين عقيده بودند كه اسپاسكى بزودى قهرمان جهان ميشود.

اما ضعف عصبى اش باعث شكست وى در بازيهاى حساس قهرمانى شوروى (سالهاى ۱۹۵۸و۱۹۶۱) در طى يك مسابقه در چند سال بعد، بوريس احساسش را در ضمن بازى حساسش با تال در ۱۹۵۸ – جائيكه عنوان قهرمانى شوروى مطرح بود -تشريح كرد:"بازى موقتاً تعطيل و به روز ديگرى موكول شد و من موقعيت خوبى داشتم، اما به واسطه تحليل زياد بازى خسته شده بودم و روز بعد بدون تراشيدن ريشم بازى را از سرگرفتم.معمولاً قبل از انجام بازيهاى مهم دوش ميگرفتم و بهترين لباسم را مىپوشيدم و سعى مىكردم در بهترين حالت خود باشم. اما آن روز من خيلى خودم را با تجزيه و تحليل بازى درگير كرده بودم و وقتى سر ميز بازى رسيدم خيلى ژوليده و نامرتب بودم. يادم است تال به من پيشنهاد تساوى داد اما من امتناع كردم.

بعد احساس برترى افول كرد و رشته بازى از دستم خارج شد. حالا من پيشنهاد تساوى دادم و تال امتناع كرد. وقتى به ادامه بازى تن دادم سالن از هيجان منفجر شد، اما من گيج بودم و بسختى مىتوانستم بفهمم كه دارد چه اتفاقى مىافتد. احساس ميكردم دنيا روى سرم خراب ميشود. بعد از بازى به خيابان رفتم و مثل يك بچه گريستم.

بحران زندگى شخصى كه حوالى سال ۱۹۶۰ گريبانگير اسپاسكى شد – با مربى قديمش بهم زد، بخاطر رفتار ناشايستش در بازيهاى المپيك شطرنج دانش آموزان براى يكسال از سفر خارجى محروم شد و از اولين همسرش با گفتن اين جمله كه:" ما مثل دو فيل با رنگهاى متضاد هستيم" طلاق گرفت-با گرفتن يك مربى جديد (بانداروسكى آرام و منطقى) به آرامش گراييد:

اسپاسكى بالاخره همه موانع را با موفقيت پشت سرگذاشت و در سال ۱۹۶۶ بر سر عنوان قهرمانى جهان رودرروى پتروسيان قرار گرفت اما بگونه اى غيرمنتظره از او شكست خورد. او هنوز به اندازه كافى تكامل نيافته بود كه قهرمان جهان شود. اما در سال ۱۹۶۹ در فينال بازيها پتروسيان را قاطعانه شكست داد و شگردى كه در اين بازى به كار برد بنام تكنيك حمله اسپاسكى نام گرفت- كنترل مركز، سپس روانه ساختن مهره ها در روى خطوط باز.

هنگاميكه اسپاسكى عنوان قهرمانيش را تثبيت نمود.شطرنج دوستان انتظار شكوفايى دوره جديد و متهورانه اى را داشتند كه روش خشك و بيروح پتروسيان به باد فراموشى بسپارد. اما همه با نااميدى روبرو شدند.

اسپاسكى عنوان جهانى را بارى سنگين يافت و تنها خاطره بياد ماندنى كه از خود بجا گذاشت غلبه اش بر بابى فيشر آمريكايى در مسابقات المپيك شطرنج ۱۹۷۰ بود. هنگاميكه فيشر بالاخره براى جدال بر سر عنوان جهانى تعيين شد (سال ۱۹۷۲) و تهديد به باز پس گرفتن عنوان جهانى كرد،اسپاسكى اغلب بواسطه يك احساس قوى تسليم گرايانه، افسرده و غمگين بود.

سرانجام عنوان قهرمانى را تسليم كرد و بدنبال آن جايگاه رفعيش در جامعه شوروى از دست داد، نيز توسط كارپف و كورچنوى از دو سرى مسابقه انتخابى براى عنوان جهانى حذف شد و بالاخره با زن فرانسوى اش –زن سوم- در نزديكى پاريس خانه نشين گرديد.

صحبت از قهرمان جهان كه نبوغ و استعدادش هرز رفت كار چندان ساده اى نيست اما ارمغان طبيعى اسپاسكى براى ورزش شطرنج بحدى بود كه مىبايست زودتر از اينها قهرمان ميشد و آنرا براى مدتى طولانىترى نگه ميداشت. در مورد او كمى تنبلى و كمى عدم قاطعيت در بارآورى خردمندانه قرايح موجب واپس ماندگى شد.شايد با فداكارى و صرف انرژيى كه تال يا آلخين، بعنوان مثال،براى شطرنج بكار بردند اسپاسكى مىتوانست يكى از بزرگترين قهرمانان جهان باشد.

نادیا آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول